دختری که محجبهها را مسخره میکرد حال چه سرنوشتی دارد؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۷۱۶۶۸
«کارمان همین بود. هر وقت با دوستانم بیرون میرفتیم. اگر از کنارمان خانم محجبه و چادری میگذشت.
شروع میکردیم بلند بلند مسخره کردن و تیکه انداختن! استدلالمان هم این بود که چادریها جهان سومیاند و عقبمانده! زشتاند و چیزی از مد و لباس و خوشپوشی سرشان نمیشود که اینطور خودشان را لحافپیچ میکنند. باید آنقدر سرزنششان کنی که از این عقب ماندگی دست بردارند و به روز شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید فکر کنید اینها اعترافات و حرفهای یک پسر از دار و دسته اراذل و اوباش است، اما باورتان میشود اگر بگوییم این گذشته دختر نوجوانی است که میگوید در خانواده روشنفکری بزرگ شده. «فاطمه» دختر جوانی که حالا خودش یکی از آن چادرهایی را به سر دارد که برایش اسم گذاشته بود و مسخرهاش میکرد.
حالا همان چادر را سفت و سخت گرفته و رو به رویم نشسته تا از مسیرش بگوید. از دختری که یک روز مخالف حجاب و نظام و دین بود و حالا جانش را هم میدهد برای این ارزشها. البته قصه این همه تحول فاطمه یک گره بزرگ دارد. گرهای از جنس نور که خیال میکنی امام حسین علیهالسلام رشتههای سرنوشت این دختر را محکم گره زده به کشتینجاتش!
برای معرفی هم اسم را میگوید هم فامیل. اما کمی مکث میکند و میگوید: «اگر قرار است قصه من به گوش آدمهای زیادی برسد نام خانوادگیام را نیاورید. نمیخواهم برای خانوادهام مشکلی پیش بیاید.» کنار اسم و فامیلش میگوید که اهل آذربایجان غربی است و آذریزبان. ۱۷ ساله است و دو سالی میشود که فرمان زندگیاش را کج کرده و آمده به سمت مسیر درست و راستی که باید. البته به لطف و نگاه امام حسین علیهالسلام!
کتاب زندگیاش را از روزهای خیلی قبلتر ورق میزند و از فاطمه چندسال پیش میگوید: «لباسهایم همیشه تنگ و کوتاه بود. اصلا لباس بلند نمیپوشیدم حس میکردم دست و پا گیر است و آزادی من را میگیرد. موهایم را هم همیشه رها میکردم روی شانهام. بلند بودند و خوشم میآمد باد میپیچید لای موهایم.
اصلا راحتتر بگویم دلم میخواست قشنگی موهایم را به رخ بقیه بکشم. همیشه در بحثهایی که راجب حجاب بود. میگفتم به کسی چه! من دلم میخواهد هر جوری که دوست دارم لباس بپوشم. حالا خدا هم آنقدر بخشنده است که اگر لباس پوشیدن من گناهی داشته باشد یک روزی میبخشد. به بقیه چه ربطی دارد که به من بگوید چی بپوشم و چی نپوشم؟!
البته آن چنان هم به گناه و ثواب و این حرفها اعتقاد نداشتم و فکر میکردم اینها تفکرات پوسیده مذهبیهاست و برای ما نیست. دقیقا پا گذاشته بودم جا پای خواهر بزرگترم. پدر و مادرم مذهبی سفت و سخت نبودند، اما اعتقادات خاص خودشان را داشتند. اما خواهرم، بسیار اهل مد و تیپ زدن بود و سعی داشت من هم مثل خودش بار بیاورد که جهان سومی نشوم و به روز باشم. همیشه فکر میکردم خواهرم درستترین کار را میکند. خیلی لاکچری و باکلاس و امروزی است و به قولی باید مثل خواهرم لباس بپوشم و فکر کنم تا آدمحسابی باشم!»
پیشنهاد عجیب فرمانده بسیج به این دختر بیحجاب!
حالا خیال کنید دست روزگار یا نه بهتر است بگویم کشتی نجات حسین علیهالسلام، فاطمه را با همه بدبینیهایش و نفرتش با همه آنچه فقط به ذهنش دیکته شده میکشاند به بسیج آن هم نه از روی علاقه از روی اجبار و با اکراه. میگوید: «من کارهای تدوین ویدیو و ساخت فیلم را یاد گرفته بودم و در صفحه اینستاگرامم فیلمهای تولد و سالگرد ازدواج و عاشقانه و... را تدوین میکردم و رویش آهنگ میگذاشتم. بعضی وقتها سفارش قبول میکردم و میخواستم برای خودم استقلال مالی داشته باشم. فرمانده بسیج بانوان شهرمان، من را میشناخت و صفحه من را هم دیده بود. به مادرم زنگ زدند و به من پیشنهاد کار دادند.
این که هفتهای دو یا سه بار بروم پایگاه بسیج و برایشان پوستر طراحی کنم و فیلمهایشان را تدوین کنم. راستش دلم نمیخواست کنار آدمهایی کار کنم که یک عمر مسخرهشان کرده بودم. آن هم برای بسیج! اما تابستان نزدیک بود و فکر اینکه در ۱۶ سالگی درآمد خودم را داشته باشم و دستم در جیب خودم باشد. واقعا برایم شیرین بود. همین شد که با خودم کلنجار رفتم و آخرش هم گفتم. عیبی ندارد حالا هفتهای یک بار تحملشان میکنم. چندساعت که بیشتر نیست!»
اولین چادری را که پوشیده، از بین وسایل مادرش پیدا کرده. یک چادر ساده که باید برای رفتن به پایگاه میپوشیده.
البته به قول خودش چادر نه بیشتر میشد اسمش را گذاشت شنل. خجالت میکشد از تعریف آن روزها. لب به دندان میگیرد. خیالش را راحت میکنم برای گفتن و زبان میگشاید: «موهایم بیرون بود. با همان لباسهای کوتاه و شلوار پاره چادر سر کردم. اصلا بلد نبودم چه کاری باید بکنم. چادرم را باز گذاشته بودم و بیشتر حکم شنل را داشت. مدام میرفت زیر دست و پایم و... پایگاه بسیج فاصله زیادی تا خانهمان نداشت. چادرم را سر کردم و تا پایگاه دویدم. خدا خدا میکردم کسی من را نبیند و آبرویم نرود که چادر سر کردم! وقتی رسیدم فضا برای من عجیب و غریب بود.
صفا و صمیمیتشان را دوست داشتم. مهربانی و ادبشان را، اما از شعارهایی که روی در و دیوار زده بودند، عکسهایی که آنجا بود و خواهر صدا زدن هم، دغدغههایشان خندم گرفته بود. ریز ریز توی دلم میخندیدم و مسخرهشان میکردم. سوژه پیدا کرده بودم برای دوستانم و بساط مسخره بازیهایمان. نمیدانم متوجه شدند یا خنده من را به حساب چیز دیگری گذاشتند، اما رفتارشان با من خیلی خوب بود!»
امام حسین «ع» و نگاه خاصش به فاطمه
«هر روز مینشستم و با دوستانم، مسخرهشان میکردند. حرفهایشان، رفتارشان و... اما هیچوقت به آنها نمیگفتم چه پوسترهایی برایشان طراحی کردم. برایم کسر شان بود که بگویم من پوستر روز عفاف و حجاب طراحی کردم یا راهپیمایی. هربار هم میرفتم حوزه تمام مسیر را میدویدم که با چادر آبرویم نرود و کسی مرا نبیند. وقتی هم که کارم تمام میشد. پایم را که از در میگذاشتم بیرون، چادر را در میآوردم. موهایم را میریختم روی شانهام و تا خانه با خیال راحت میرفتم. تا اینکه همین بی حرمتیها به چادر کار دستم داد!»
جمله آخرش من را بیشتر مشتاق شنیدن میکند، اما سکوت میکند. انگار یادآوری چیزی عمیقا حالش را دگرگون کرده باشد. تندتند نفس میکشد. فکر میکنم بغض آمده و ایستاده بیخ گلویش که اینطور سخت نفس میکشد.
صبر میکنم بعد از چند دقیقه هر طور که شده زبان میگشاید. اما هنوز چانهاش میلرزد کلمات هم. میگوید: «خرداد ماه بود، امتحانم را دادم و آمدم خانه. زنگ زدند که بیا پایگاه. خسته بودم، اما رفتم. درگیریام شاید با آن چادر روی سرم به خاطر خستگیام بیشتر بود. کارم سه ساعتی طول کشید. وقتی برگشتم از خستگی خوابم برد. خواب عجیبی دیدم. خواب دیدم نشسته ام وسط بینالحرمین، من بین الحرمین را چندباری فقط در عکسها دیده بودم. توی خواب داشتم مداحیای را گوش میدادم که میخواند یک کنج از حرم به من جا بده.
عجیب بود میدانستم تا به حال این مداحی را گوش ندادم، اما در خواب حفظ بودم. یک لحظه دلم هوایی شد. خواستم بروم سمت حرم حضرت عباس علیهالسلام، وقتی بلند شدم دوباره چادرم رفت زیر دست و پای خودم و مردم و افتاد. حتی در خواب هم با چادر کلنجار داشتم. آقایی که پایش را گذاشت روی چادر را نمیشناختم، اما به زبان ترکی به من گفت: فاطمه حواست باشه یه وقت چادر حضرت زهرا سلامالله علیها را تو دوباره خاکی نکنی!
شانههایش میلرزد، آن بغض بزرگ، سدهای گلو را میکشند و طوفان به پا میکند. اشکها سیل راه میاندازند از چشمها. جملاتش میان هقهق گریه گم میشوند. فقط میشنوم که میگوید: «کاش آذری زبان بودید. کلمههای ترکیاش آنقدر سوز دارد که من هر بار این جمله را میگویم آتش میگیرم!».
فاطمه حواست باشه یه وقت چادر حضرت زهرا سلامالله علیها را تو دوباره خاکی نکنی!
نمیخواستم حرف مذهبیها را گوش کنم!
گفت و گویمان دقایقی به سکوت میگذرد و به اشک، اما بالاخره آرام میگیرد و از آن روز عجیب میگوید: «وقتی بیدار شدم گریه میکردم. عجیب بود که هنوز آن مداحی را حفظ بودم. یک کنج از حرم به من جا بده دلم تنگته خداشاهده. من هیچوقت مداحی گوش نداده بودم. تصویر خوابم و تصویر مسخره کردنهایم، بیاحترامیهایم به چادر و حجاب یک لحظه از مقابل چشمهایم گذاشت. ترسیدم. حال بدی داشتم.
اولین کاری که کردم خوابم را برای مادرم گفتم، اما برایش بیاهمیت بود و میخواست برای من هم همینطور باشد. میگفت: فکر کردی امام حسین بین این همه آدم که صداش میزنند. حواسش به تو هستش که چادر را لگدمال کردی یا نه! نه بابا فقط خواب دیدی. اما من خواب ندیده بودم. آن چند دقیقه را زندگی کردم. وگرنه خودم بیشتر از همه این جملهها و مسخره کردنها را بلد بودم.»
«چند روز بعد دوباره باید میرفتم پایگاه. هنوز هم خجالت میکشیدم که کسی من را با چادر ببیند. اما این بار حواسم بود حرمتش را نگه دارم. خوابم را برای یکی از خانمهای حوزه تعریف کردم. در این چند وقت با او بیشتر از بقیه احساس راحتی میکردم. همسرش طلبه بود. گفت صبر کنم تا از او بپرسد.
من بین فاطمهای که دلش میخواست از خواب عجیب و غریبش سر در بیاورد و فاطمهای که برایش کسر شان بود حرف یک طلبه را گوش بدهد. مانده بودم، اما همسر دوستم، همان آقای طلبه حرف قشنگی زد که به دلم نشست: «نمیدانم درباره خوابتان چه بگویم. اما هرچه باشد حکمتی دارد. دنبال حکمتش باش!» شاید هم میدانست و نمیخواست حرف و اعتقادی را برای من دیکته کند. میخواست خودم دنبالش بروم و باورش کنم.»
سرود سلام فرمانده و یک قول و قرار خاص با امام زمان!
«دیگر از چادر بدم نمیآمد، اما هنوز انتخابش نکرده بودم. میترسیدم. خواهرم و اطرافیانم اصلا واکنش خوبی نداشتند. اما همین رفت و آمدها به پایگاه نظر من را درباره خیلی چیزها تغییر داده بود. من مذهبیها و چادریها را آنجا طور دیگری شناختم. متفاوت با آنچه خواهرم میگفت و متفاوتتر از آنچه از اطرافیان و دوستانم شنیده بودم.
در این چند وقت حتی یکبار هم به من در رابطه با حجاب تذکر نداده بودند. اخلاقشان، صفا و صمیمیتشان و احترامی که به من میگذاشتند. تازه معانی را در ذهنم جا به جا کرده بود. دیگر این احساس را نداشتم که باید بیحجاب باشم تا آدمحسابی باشم. بین آن جمع احساس خوبتری داشتم. تا اینکه قرار شد سرود سلام فرمانده را در شهرما بخوانند. من آن روزها اصلا نمیدانستم این سرود درباره چیست و علاقهای هم نداشتم بدانم.
اما وقتی پوسترهایش را طراحی میکردم. دوستم، یعنی همسر همان طلبهای که در پایگاه بود از من دعوت کرد که با بسیج بروم و آن روز کمکشان کنم. نمیدانم چرا، اما قبول کردم، اما همانجا بود که همه چیز برای من تغییر کرد. تا آن روز شناخت درستی از امام زمان «عج» نداشتم. سرکلاس هم اصلا به درس دینی گوش نمیدادم. خوشم نمیآمد. اما همان چند خطی را هم که میدانستم از برکت مدرسه بود. در این حد میدانستم که امام آخر هستند و یک روز قرار است بیاید، اما فقط مذهبیها منتظرش هستند و ما منتظرش نیستیم!»
حرفهای فاطمه ناخودآگاه مرا یادعبارتی از قرآن میاندازد «فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ؛ پس خدا هر که را خواهد به گمراهی واگذارد و هر که را خواهد هدایت فرماید». شاید فاطمه یکی از همانهایی است که خدا خواسته هدایتش کند.
اول دچار مهر حسینیاش میکند و بعد این دل را میسپارد به امام زمان «عج» که مسیر سعادت را نشانش دهد و حقیقتا چه خوش سعادت است فاطمه! روایت آن روز را از سر میگیرد و میگوید: «حرفهای خانمها آن روز من را بیشتر با امام زمان «عج» آشنا کرد. بماند که هنوز نسبت به اینکه چیزی از آنها یاد بگیرم نیمچه تدافعی داشتم. اما من وقتی مسیرم را پیدا کردم که دستها برای عهد با امام زمان بالا رفت. سرود برایم عجیب قشنگ بود.
من آن روز همان حسی را تجربه کردم که در خواب تجربه کرده بودم. قلبم همانطور تند میزد و نمیدانم چرا. اما تمام مدت یاد حرف آن طلبه بودم. همه اینها حتما حکمتی داشت. پس آمدن من هم تا اینجا بیحکمت نبود. موقعی که دستها به نشانه عهد با امام زمان «عج» بالا رفت. خجالت نکشیدم و برای اولین بار به جای خندیدن به این کارها، دستم را بالا آوردم و گفتم: امام زمان «عج» من به خودت قول میدهم که چادر حضرت زهرا «س» از سرم نیفتد!»
حرفهای فاطمه ناخودآگاه مرا یادعبارتی از قرآن میاندازد «فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَیَهْدِی مَنْ یَشَاءُ؛ پس خدا هر که را خواهد به گمراهی واگذارد و هر که را خواهد هدایت فرماید»
وقتی به جای تشویق فقط توهین شنیدم!
کمکم از خانمهای پایگاه یاد گرفتم که چطور باید چادر سر کنم. روسریام را چطور ببندم و موهایم را چطور بپوشانم. جلوی چادرم باید بسته باشد و چه چادری باید بپوشم. اما این مدت شرایط خوبی را در خانه نداشتم. خواهرم مدام سرزنشم میکرد. حتی مدتی هم با من کاملا قهر بود و حرف نمیزند. با خواهرم تا قبل از آن رابطه صیمیمیای داشتم. هرکجا میرفت من را هم میبرد. اما با چادری شدنم اصلا دیگر نمیخواست که با من بیرون برود. برادرم هم مسخرهام میکرد.
مدام کارهای گذشته را یادم میآورد و حرفهایی که درباره مذهبیها و چادریها میزدم را به من نسبت میداد. آن ایام حال روحی خوبی نداشتم. مدام گریه میکردم و حالم بد بود. انتظار داشتم حداقل به تصمیمی که گرفته بودم احترام بگذارند و به من حق انتخاب بدهند. تا این که یک روز خیلی اتفاقی سخنرانی از رهبر عزیز شنیدم که میگفتند: اگر در مسیری که میرویم سنگاندازی نباشد. باید به آن مسیر شک کنیم.»
عزای امام حسین علیه السلام را قبول نداشتم
هیئت و عزای امام حسین علیه السلام برای من همیشه دستههای عزاداری بود.
همین! آن هم راستش را بخواهید نه بخاطر امام حسین «ع» برای اینکه تیپ بزنیم و چند ساعتی را با دوستانم بیرون از خانه باشیم و دستهها را نگاه کنیم. مثل همیشه هم کارمان مسخره بازی بود. میگفتیم: مینشینند و گریه میکنند که چی؟! امام حسین برای ۱۴۰۰ سال پیش است به ما چه ربطی دارد؟ البته مادرم همیشه به هیئت میرفت، اما چون خواهرم نمیرفت من هم میگفتم حتما خواهرم یک چیزی میداند. مادرم فکرش قدیمی است. محجبه شدنم فاصله چندانی تا محرم نداشت. برای اولین بار با خانمهای پایگاه به هیئت رفتم.
باز هم همان حس و حالی را داشتم که در اجتماع سرود سلام فرمانده داشتم، همان حال و هوای خوابم را. اتفاقا آن روز مداح هیئتشان همان مداحی را خواند:یک کنج از حرم به من جا بده. برای اولین بار همانجا بود که در غم ائمه اشک ریختم. ولی این اشک فرق داشت. آدم وقتی گریه میکند حتما دلش سنگینی میکند و با گریه خالی میشود. اما گریه برای امام حسین علیهالسلام روح مرا سبک کرد!»
این پارچه سیاه چیه انداختی دور خودت؟!
هربار مصاحبههای این چنینی داشتم فصل مشترک همه روایتها یک چیز بود این که دخترانی که مثل فاطمه میخواهند پا در مسیر جدیدی بگذارند. دوستهای صیمیمی و رفتارشان آنها را بیشتر مردد میکند و سر دوراهی نگه میدارد. مخصوصا دخترانی به سن و سال فاطمه که بیشتر وقتشان را با مدرسه میگذرانند. از فاطمه درباره دوستانش میپرسم و میگوید: «من از آن دخترانی بودم که نمیشد هر روز جلوی موهایم را یک مدل بافت جدید نزنم و آنوقت بروم مدرسه. گفتم روی موهایم حساسم بودم و هر روز یک طور درستشان میکردم. حالا فکر کنیم چنین دختری یک دفعه با چادر برود مدرسه.
من اوایل خجالت میکشیدم که در مدرسه چادر بپوشم. فقط با همان مقنعه موهایم را میپوشاندم و برای دوستانم بهانه میآوردم. اما بعد از مدتی تصمیم گرفتم چادر هم سر کنم. همه تعجب کرده بودند و از طرفی رفتار صیمیمیترین دوستانم با من تغییر کرد. همان اول که مرا دیدن هر کدام شروع کردن به تیکه انداختن و من را سوژه خنده کردن. من هم با حالت دوستانه فقط میخندیدم. اما بعد از آن ارتباطشان با من قطع شد.
انگار اصلا نمیشناختن مرا. حتی چندباری هم نصیحتم کردن که این پارچه سیاه چیه پیچیدی دور خودت! ما که چندبار در هفته با هم بیرون میرفتیم و من را پایهترین دوستشان میدانستند دیگر حاضر نشدن با من بیرون بروند و بگوییند با من دوست هستند. اما درکشان میکردم آنها عقیده قبلی من را داشتند.»
حالا این فاطمه چند وقتی است که مینشیند و برای دختران از کم و بیش اتفاقاتی میگوید که برایش افتاده. از فاطمهای که قبلا بوده. از تفکراتش از دیدگاه غلطش و از مسیری که به او نشان دادن و شناختی که رسیده. فاطمه تمام آن روزهای بد و رفتارهای آزار دهنده اطرافیان را برایشان مرور میکند از روزهای خوشش میگوید و میشود چراغ راه دختران شهرش که نمیدانند در دو راهی زندگی کدام مسیر را انتخاب کنند.
گفتو گویم با فاطمه تمام شده، اما هنوز یک سوال کنج ذهنم مانده. «فاطمه دختری که آنقدر روی موهایش حساس بود. میخواست قشنگی موهایش را به همه نشان بدهد. خوشش میآمد باد بپیچد لای موهایش چه شد؟!» فاطمه میخندد. ناخودآگاه دستش میرود سمت روسریاش و مرتبش میکند: «آن دختر حالا به چادرش افتخار میکند و دوست دارد چادرش را به رخ همه بکشد!»
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: محجبه امام حسین ع امام حسین علیه السلام امام زمان مسخره شان مذهبی ها خانم ها برای من یک روز آن روز روز ها حرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۱۶۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعلهور شدن اعتراضات ضد اسرائیلی در دانشگاههای آمریکا
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: جنبش دانشجویی در حمایت از فلسطین در سراسر آمریکا شدت گرفته و به چند کشور دیگر سرایت کرده و تاکنون صدها دانشجو توسط پلیس دستگیر شدهاند.
دانشجویان در این کشورها همواره از گروههای پیشتاز حامی فلسطین بودهاند اما حملات وحشیانه و گسترده نظامیان صهیونیست علیه مردم بیدفاع فلسطین در بیش از ۲۰۰ روز گذشته و شهادت و مجروح شدن هزاران فلسطینی بی گناه، سبب شدت گرفتن موج اعتراضات در میان گروههای مختلف دانشجویی در دانشگاههای سراسر آمریکا و برخی کشورهای اروپایی شده است.
اکنون موجی سریع از اعتراضات که یادآور جنبش ضد جنگ ویتنام است، دانشگاههای سراسر ایالات متحده را در پاسخ به جنگ اسرائیل علیه غزه فرا گرفته است که منجر به دستگیری صدها نفر و آنلاین شدن تعداد زیادی از کلاسها شده است، موجی که به دانشگاههای اروپا نیز رسیده و آن را تجربه کردهاند.
در گزارش حاضر بخشی از اعتراضات دانشجویان در آمریکا و اروپا علیه اسرائیل و درحمایت از فلسطین که رسانهای شده، به تصویر کشیده شده است:
تظاهرات ضد اسرائیلی به کدامیک از دانشگاههای آمریکا سرایت کرده است؟
دانشگاه کلمبیا
حمله پلیس به دانشجویان و بازدداشت آنها در دانشگاه کلمبیا آمریکا اعتراضات ضد اسرائیلی را در آمریکا دوباره شعله ور ساخت.
دانشگاه کلمبیا یک دانشگاه خصوصی در شهر نیویورک است و درگیری میان دانشجویان و پلیس پس از آن صورت گرفت که برخی مقامهای این دانشگاه از پلیس خواستند، کمپ اعتراضی دانشجویان علیه اسرائیل را جمع کند.
قبل از این درگیریها، دانشجویان این دانشگاه از مسئولان دانشگاه خواستند تا روابط خود را با شرکتها و موسسات اسرائیلی قطع کنند.
این گروه از دانشجویان اوایل روز چهارشنبه گذشته اقدام به برپایی چادرهایی در یکی از محوطههای چمنهای دانشگاه نموده و پس از آن در همبستگی با فلسطین فریادها اعتراض بلند و کرده شعار ما حماس هستیم را میدادند.
با ادامه تنش در کلمبیا و ترس برخی از دانشجویان از پا گذاشتن در محوطه دانشگاه و دستگیری توسط پلیس، مسئولان این دانشگاه اعلام کردند که دانشگاه تا پایان ترم به یادگیری ترکیبی روی خواهد آورد، به این معنی که برخی از کلاسها آنلاین خواهند شد.
اگرچه، کلمبیا جدیدترین دانشگاهی است که شاهد تظاهرات ضدصهیونیستی در آمریکاست اما این دانشگاه، پیشتر نیز سوابق اعتراض داشته است؛ به ویژه در سال ۱۹۶۸ زمانی که صدها دانشجو خشمگین از نژادپرستی و جنگ ویتنام، پنج ساختمان دانشگاه را اشغال کردند.
دانشگاه ییل
دانشگاه ییل یک دانشگاه خصوصی درشهر نیوهیون، ایالت کانکتیکات آمریکاست که طبق گزارشهای رسانهای، پلیس این شهر بامداد روز دوشنبه تعداد ۶۰ نفر از جمله ۴۷ دانشجو را دستگیر کرده است.
بازداشت دانشجویان در بیش از یک هفته اخیر، پس از آن صورت گرفت که گروهی از دانشجویان فارغ التحصیل اعتصاب غذا کردند تا از یکی از مدارس و کالجهاش مشهور وابسته به دانشگاه یعنی «آیوی لیگ» بخواهند که از همکاری با شرکتهای مسلح وابسته به اسرائیل صرف نظر کند.
گروه دانشجویی اعتصاب کنندگان «گرسنگی برای فلسطین» با ارسال نامهای به «سالوی» مدیر دانشگاه، «ییل» را به "همدستی نسل کشی" در غزه متهم کرده و از او خواسته است که آشکارا به سرمایه گذاری دانشگاه در شرکتهای تسلیحاتی وابسته به اسرائیل پایان دهد.
دانشگاه نیویورک
پلیس نیویورک در گزارشی اعلام کرد که تعداد ۱۳۳ معترض علیه اسرائیل را در اواخر روز دوشنبه پس از تظاهراتی در دانشگاه نیویورک در میدان مقابل دانشکده بازرگانی این دانشگاه، بازداشت شدند.
سخنگوی دانشگاه نیویورک به رسانهها گفت این تظاهرات بدون اطلاع قبلی یا کسب مجوز از مراجع مرتبط برگزار شده است.
ماساچوست
ایالت ماساچوست، در شرق آمریکا به دلیل وجود موسسات آکادمیک و دانشگاهی شهرت گرفته اما بوستون مرکز این ایالت نیز در یک هفته اخیر شاهد برپایی چندین اردوگاه اعتراضی ضد جنگ ظالمانه اسرائیل علیه فلسطین بوده است.
دانشجویان کالج «امرسون» چادرهایی را در نزدیکی ساختمانهای دانشگاهی در مرکز شهر بوستون برپا کردند. گروهی از دانشجویان دانشگاه تافتس نیز در این شهر یک کمپ چادری در پردیس «مدفورد» راه اندازی کردند.
هر دو گروه به این موضوع اعتراض دارند که کالجهای آنها با سازمانهای طرفدار اسرائیل و پروژههای تحقیقاتی مرتبط با تلاشهای ضد فلسطینی ارتباط مالی دارند.
طبق گزارشهای رسانهای تاکنون بیش از ۱۲ کمپ و چادر توسط دانشجویان معترض در محوطه چمن دانشگاه در موسسه فناوری ماساچوست در کمبریج برپا شده است. دانشجویان خشمگین اعلام کردند که این کالج، از بودجه مستقیم در وزارت دفاع (جنگ) اسرائیل برخوردار است.
دانشگاه اموری
جنبش دانشجویان علیه اسرائیل در آمریکا خیلی زود همه گیر شد. دانشجویان این دانشگاه نیز با برپا کردن چادر و تجمعات اعتراضی خواستار آتش بس فوری در غزه و عدم ماشین جنگی تلآویو توسط واشنگتن و کاخ سفید شدند.
اما رسانهها گزارش دادند نیروی پلیس ایالت جورجیا از تفنگهای شوکر در سرکوب و اعمال خشونت علیه این دانشجویان استفاده کردند و معترضان را در محوطه دانشگاه اموری Emory University در آتلانتای ایالت جورجیا دستگیر کردند.
دانشگاه هاروارد
تعدادی از دانشجویان دانشگاه هاروارد نیز یک روز پس از ممنوعیت فعالیت گروه «کمیته همبستگی فلسطین» و چند روز پس از محدود شدن دسترسی دانشگاه به چمنزار، در محوطه هاروارد چادر اعتراضی برپا کردند.
دانشگاه براون
دانشگاه براون از قدیمی ترین دانشگاههای آمریکا در شهر پراویدنس ایالت رود آیلند است که دانشجویان آن در جنبش کنونی فعالیت موثر داشته و بیش از یک دوجین کمپ یا چادر اعتراضی در پارک پردیس دانشگاه، برپا کردند و از مسئولان دانشگاه خواستند تا شرکتهای سازنده سلاح برای اسرائیل را تامین مالی نکرده و با آنها همکاری و فعالیت مشترک نداشته باشند.
دانشگاه میشیگان
دانشجویان معترض بیش از ۳۰ چادر در بخش مرکزی پردیس Ann Arbor دانشگاه میشیگان برپا کردند که پلیس در درگیری با دانشجویان تعداد زیادی از این خیمهها را برچید و گروهی از دانشجویان را دستگیر کرد.
دانشگاه مینه سوتا
دانشگاه مینهسوتا در شهر مینیاپولیس در ایالت مینهسوتا آمریکا نیز عرصه کارزار پلیس و دانشجویان معترض بود. طبق گزارشهای منتشره روز سهشنبه ۹ نفر از دانشجویان و معترضان ضد جنگ در دانشگاه مینهسوتا توسط پلیس و پس از برهم زدن کمپ اعتراضی آنها، دستگیر شدند.
دانشگاه تگزاس
در جنوب آمریکا، گروه بزرگی از دانشجویان دانشگاه تگزاس روز چهارشنبه در شهر آستین، بخشی از محوطه چمنزار را اختصاص به برپایی چادر اعتراض به جنگ اسرائیل علیه فلسطین دادند که با حمله پلیس تعدادی از دانشجویان دستگیر و چادر آنها برچیده شد.
دانشگاه تگزاس در دالاس نیز دو شب قبل شاهد اقدام مشابه دانشجویان خشمگین بود.
دانشگاه برکلی
در ساحل غربی آمریکا دانشجویان دانشگاه برکلی در کالیفرنیا خیمه زدند و از مسئولان این دانشگاه خواستند تا از ارائه کمک مالی غیرمستقیم به اسرائیل اجتناب کنند و در عین حال یک برنامه مطالعات فلسطینی در این دانشگاه راهاندازی کنند.
دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لسآنجلس، برخی از معترضان قبل از اینکه توسط نیروهای پلیس محلی دستگیر شوند، اقدام به برپایی چادر فلسطین کردند که تعدادی از دانشجویان برای حمایت از این اقدام در اطراف این چادر تجمع کردند.
دانشگاه پلی تکنیک هومبولت
تعدادی از دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک ایالتی کالیفرنیا در شهر هومبولت به همراه گروه دیگری از معترضان دوشنبه شب پس از اشغال یک ساختمان این دانشگاه، با برخورد پلیس روبه رو شدند و پس از آن بود که اعلام شد محوطه دانشگاه تا پنجشنبه ممنوع الورود است و برخی کلاسها نیز از حضوری به آنلاین تغییر شکل داده شد.
سیاتل
صدها دانشآموز دبیرستانی و دانشجو در شهر سیاتل ایالت واشنگتن روز سه شنبه در اعتراض به تهاجم اسرائیل علیه غزه تظاهرات کردند.
سایر دانشگاههای آمریکا
تعداد زیاد دیگری از دانشگاههای آمریکا همچنان در حال پیوستن به خیزش عظیم دانشجویان این کشور علیه جنایات اسرائیل هستند، طبق گزارشهای منتشره رسانههای مختلف تا صبح جمعه محوطه دانشگاه نورث وسترن در ایوانستون ایلینوی و همچنین دانشگاه جورج واشنگتن شاهد اردو زدن دانشجویان معترض بوده است.
دانشجویان جورج واشنگتن با انتشار تصاویر اردو زدن خود در محوطه این دانشگاه در شبکه های مجازی اعلام کردند که قصد ندارند به این زودی چادرهای حمایت از فلسطین را جمع کنند.
دانشگاهها در خارج از آمریکا
پس اوج گرفتن جنبش ضد اسرائیلی در دانشگاههای آمریکا، گردهمایی دانشجویان حامی فلسطین در کالج Sciences Po Paris در فرانسه برگزار شد. این دانشگاه با دانشگاه کلمبیای آمریکا فعالیت مشترک آموزشی دارد.
دانشجویان معترض فرانسوی خواستار قطع رابطه و همکاری این دانشگاه با دانشگاهها و شرکت های درگیر در جنگ اسرائیل علیه غزه شدند.
دانشجویان فرانسوی پیشتر نیز تحت رهبری دانشجویان دانشگاه سوربون در پاریس مرکز این کشور تظاهرات اعتراضآمیز گستردهای را علیه اسرائیل به راه انداختند و از دولت ماکرون خواستند تا از اسرائیل در جنگ غزه حمایت نکند و مسئولیت حمایت آشکار از فلسطینی ها را برعهده گیرد.
دانشگاه سیدنی استرالیا
تعدادی از دانشجویان دانشگاه سیدنی استرالیا نیز در یک فراخوانی از تمامی دانشجویان این دانشگاه خواستند تا در یک اردوی دانشجویی برای متوقف ساختن همکاری این دانشگاه با دانشگاهها و سازندگان تسلیحات اسرائیلی شرکت کنند.
جمع بندیدولت و کنگره آمریکا به رغم مخالفت شدید افکار عمومی خود، در ادوار مختلف به ویژه در روزهای اخیر حمایتهای گستردهای از جنگ و تجاوز اسرائیل علیه فلسطین کردهاند.
دولت آمریکا روز پنجشنبه ۳۰ فروردین،قطعنامه درخواست عضویت کامل کشور فلسطینی در سازمان ملل متحد را وتو کرد. وتوی این قطعنامه از سوی آمریکا در حالی صورت گرفت که فرانسه، چین و روسیه، سه عضو دائم شورای امنیت و همچنین دو متحد آمریکا یعنی ژاپن و کره جنوبی به پیشنویس این قطعنامه رای مثبت داده بودند.
همچنین مجلس سنای آمریکا بتازگی یک بسته کلان حمایت مالی از اسرائیل را شامل ۱۷ میلیارد دلار به تصویب رساند که ۴ میلیارد دلار آن صرف تکمیل سیستمهای دفاع موشکی اسرائیل خواهد شد.
پس از این اقدامات بود شعلههای خشم دانشجویان آمریکایی علیه حامیان اسرائیل از جمله در دانشگاههای این کشور بالا گرفت.
خبرگزاری الجزیره نقشهای از دانشگاههای آمریکا که در جنبش دانشجویی ضد اسرائیل در روزهای اخیر شرکت داشتهاند منتشر کرده که این نقشه همچنان در حال تکمیل است.
اکنون امواج خروشان اعتراض دانشجویان علیه اسرائیل تقریبا به سراسر آمریکا سرایت کرده است و تظاهرات دانشجویان طرفدار فلسطین به عنوان مهمترین جنبش ضد اسرائیلی تاریخ آمریکا در دهها دانشگاه آمریکا و اروپا با قدرت خواستار پایان یافتن جنگ در غزه، آتش بس و عدم حمایت حاکمان کاخ سفید از صهیونیستها علیه فلسطینیان شده است.
این درحالی است که برخی از نمایندگان رسانهها و ناظران بینالملل پیشبینی کردند که چادرهای اعتراضی دانشجویان در روزهای آتی بخشهای بیشتری از آمریکا و اروپا را فرا میگیرد.
نمایندگان رسانههای مختلف گزارش دادند که اعتراضات تحت رهبری دانشجویان آمریکایی و اروپایی، عمدتا مسالمت آمیز و شعارهای آنها فقط حاوی پیام « فلسطین را آزاد کنید» بوده، اما معترضان با واکنش گسترده از سوی مقامهای آمریکایی و اسرائیلی از جمله اتهامات یهودی ستیزی روبهرو شده و به همین دلیل مورد حمله و سرکوب نیروهای پلیس قرار گرفتهاند.
طبق گزارش رسانهها تاکنون صدها دانشجو به دلیل حمایت از فلسطین و شرکت در چادر زدن علیه اسرائیل در دانشگاههای مختلف آمریکا دستگیر شدهاند.
«ودی آرمور» استاد حقوق در دانشگاه در این زمینه در گفتوگویی رسانهای تاکید کرده که مقامهای آمریکایی و اسرائیلی به منظور جلوگیری از گسترش اعتراضات دانشجویی از ادعاهای یهودستیزی برای خاموش کردن و سرکوب دانشجویان استفاده خواهند کرد و اعمال خشونت و قلع و قمع معترضان نیز همزمان تشدید خواهد یافت.
کد خبر 6088993